کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۹۴

۱

با چشم من این اشک روان را چه فتادست

با جان من این سوز نهان را چه فتادست

۲

گر خون رود از دل که کبابست عجب نیست

این دیده خونابه چکان را چه فتادست

۳

اگر تن به تب هجر به پا بسته چو شمع است

با سوختن این رشته جان را چه فتادست

۴

از پای گر افتم من دور از تو به راهم

آن گیسوی در پای کشان را چه فتادست

۵

چشم از هوس دیدنت افتاده برونست

با روی تو چشم نگران را چه فتادست

۶

دی راند مگس از من بی طاقت و می گفت

گرد پشه این مگان را چه فتادست

۷

در جان کمال آمد و افکند صد آشوب

یارب به من آن شوخ جهان را چه فتادست

تصاویر و صوت

دیوان کمال خجندی به کوشش احمد کرمی - کمال خجندی - تصویر ۵۱
دیوان کمال الدین مسعود خجندی به کوشش آکادمی علوم اتحاد شوروی ۱-۱ - کمال الدین مسعود خجندی - تصویر ۱۲۲

نظرات