کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۹۵۴

۱

هر نیر که بر جان ز تو از دور رسیده

صد دفتر شعر از حسن و خسرو سلمان

۲

ما روی تو دیدیم و زجان مهر بریدیم

دل آمده نزدیک و بر او دوخته دیده

۳

هر زاهد انگشت نمائی که بمحراب

نظارگی یوسف اگر دست بریده

۴

من چون کشم آن زلف که صورتگر چینش

ابروی تو دیده سر انگشت گزیده

۵

گر در دهن او چو نبات آن خط مشکین

چون خامه به انگشت تخیل نکشیده

۶

گفتار لطیف تو کمال آب حیاتست

از غایت تنگیست ز لبهاش دمیده

تصاویر و صوت

نظرات