کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۹۵۸

۱

چرا جنییت شاهی بظلم تاخته ای

بقامت این علم فتنه بر فراخته ای

۲

بمهر تو ز زدم صافتر من بیدل

چو قلب نیست مرا از چه رو گداخته ای

۳

حسود را رگ جان همچو چنگ در نزع است

از آن نفس که چو نی خوشترم نواخته ای

۴

تو مرغ آن حرمی دانم ای رقیب و مرا

فغان زنست که بیهوده گو چر فاخته ای

۵

بگفتی از همه خوبان مراست روی نکو

بدت میاد که خود را تکو شناخته ای

۶

به آن دو طرف کج باز عشق چون بازیم

چنین که بازوی ما را به بند ساخته ای

۷

کمال فارد لعبه نظر نوئی کامروز

بدان دهان و میان غایبانه باخته ای

تصاویر و صوت

دیوان کمال الدین مسعود خجندی  به کوشش آکادمی علوم اتحاد شوروی ۲-۲ - کمال الدین مسعود خجندی - تصویر ۱۵۷

نظرات