
کمال خجندی
شمارهٔ ۹۵۹
۱
گر همه وقتی همه دلخون نه ای
لیلی وقتی تو و مجنون نه ای
۲
نیست چو ما قابل خون خوردنت
در خور این باده گلگون نه ای
۳
در طلبت زر چه کئی گنج عشق
ر خواجه گدائی تو، فریدون نه ای
۴
او پیش دهان و لبش ای قند مصر
قد چه خوانیم ترا چون نه ای
۵
جای تو با دیدن ما با دل است
زین در بقین است که بیرون نه ای
۶
در صفت جستن دوری ز مهر
کم نه ای از ماه گر افزون نه ای
۷
ای به در خانه تو أو کمال
چون شنوی زانکه به گردون نه ای
تصاویر و صوت

نظرات