کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۹۷۵

۱

ای صبا تاکی به زلف بار بازی می کنی

سر دهی بر باد چون بسیار بازی می کنی

۲

از هوا گر بر زمین افتی چو زلف او رواست

بر رسنها چون شبان تار بازی می کنی

۳

با لب او عشق میبازی دلا خونت حلال

چون به جان خویش دیگر بار بازی می کنی

۴

مرهم ریشت دهم گفتی ندانم میدهی

با زه شوخی با من انگار بازی می کنی

۵

در دبیرستان بدین شوخی و طفلی لوح مهر

چون بیاموزی که در تکرار بازی می کنی

۶

در گلستان آی وعکس زلف و رخ بنگر در آب

گر شب مهتاب در گلزار بازی می کنی

۷

برگ ریزان بهار زندگی آمد کمال

چند با خویان گلرخسار بازی می کنی

تصاویر و صوت

دیوان کمال خجندی به کوشش احمد کرمی - کمال خجندی - تصویر ۳۴۸

نظرات