
کمال خجندی
شمارهٔ ۹۹۰
۱
بر گل به پای سرو چو رفتار میکنی
از لطف پای نازکت افگار میکنی
۲
اگر حال دل ز غمزه بپرسی چه گویمت
خوش میکنی که پرسش بیمار میکنی
۳
پندی بده به زلف که خونهای بیدلان
چندین چرا به گردن خود بار میکنی
۴
با غمزه هم بگوی که در پیش مردم
خواهم زدن که شوخی بسیار میکنی
۵
گفتی جمال خویش نمایم به عاشقان
این خود کرامتی است که اظهار میکنی
۶
ای طوطی این حدیث شکربار از آن تست
یا گفته منست که تکرار میکنی
۷
سعدی اگر چو طوطی گویا بود کمال
طوطی خموش به چو نو گفتار میکنی
نظرات