کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۱۶

۱

صاحبا شوکت دی ماه بان پایه رسید

که زحل کرسی نه پایه به هیزم بفروخت

۲

بر قد هیچکس ایام قبایی نبرید

که طمع چشمه خورشید بان چشم ندوخت

۳

میکند باد برفتن حرکتهای خنک

مگر این شیوه ز زهاد ریایی آموخت

۴

با همه ذوق درون گرم نشد وقت کمال

تا که در خلوت او دمبدم آتش نفروخت

۵

بر سر نقده وامی بدعاگو بفرست

پاره هیزم و انگار که آن نیز بسوخت

تصاویر و صوت

نظرات