کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۴

۱

ز بنده خسرو فخار اجازتی می‌خواست

که در غزل ببرم نام آن دلارا را

۲

رقیب گفت زنم مشت و بشکنم زنخش

مزن به جان تو گفتم چنین زنخ‌ها را

تصاویر و صوت

نظرات