
کمال خجندی
شمارهٔ ۶۵
۱
به سمع شیخ محمد ایا صبا برسان
که باد پیرهن صبر ما ز دست تو چاک
۲
درین جهان که بود رنج و راحتش گذران
نه دوستی است که باشی تو شاد و ما غمناک
۳
کسی که او پی دنیا ز دست داد دلی
فروخت دامن دنیا به کمترین خاشاک
۴
گذشت مدت شش ماه و قرب سالی شد
که تحفهای فرستادم از عقیده پاک
۵
بدان امید که تشریف بنده بفرستی
ز بندگان خود و از کسی نداری باک
۶
شنیدهام که هنوزت نیامدست به دست
غلامکی که سبکروح باشد و چالاک
۷
مرا غلام به ایام زندگی باید
نه آنکه بعد وفاتم بود مجاور خاک
تصاویر و صوت


نظرات