
کمال خجندی
شمارهٔ ۷۰
۱
ای زه نم کلک شکر بار تو
تازه و تر باغ سخن را نهال
۲
تا شده روشن ز تو آب سخن
سرد شده بر دا مردم زلال
۳
دیده خط شعر و تو گشته سرخ
جدول دیوان من انفعال
۴
گر بهدادیان موظف ز فقر
می نرسد دست تو چون پارسا
۵
تخفه ام اشعار مخیل فرست
از تو چو قانع شده ام با خیال
۶
همت تو گرچه نیارد فرو
سر بمقام من شوریده حال
۷
هست امیدم که رساند ترا
پیر مکمل بمقام کمال
نظرات