
امیرخسرو دهلوی
قصیدهٔ شمارهٔ ۴ - زمان ارکان هر دو بار باز هم روبرو شدند و از هر دو جانب شاعران قصیدهها سرودند قصیدهٔ معروف امیر خسرو شاید در همین مجالس قرائت شده باشد:
۱
زهی ملک خوش چون دو سلطان یکی شد
زهی عهد خوش چون دو پیمان یکی شد
۲
دو چتر از دو سو سر برآورد از در
زمین زان دوابر در افشان یکی شد
۳
پسر پادشاه و پدر نیرسلطان
کنون ملک بین چون دو سلطان یکی شد
۴
ز بهر جهان داری و بادشاهی
جهانرا دو شاه جهانبان یکی شد
۵
یکی ناصر عهد محمود سلطان
که فرمانش در چار ارکان یکی شد
۶
دگر شه معز جهان کیقبادی
که در ضبطش ایران و توران یکی شد
۷
به دیو و پری گوی، ای بادکاینک
دو وارث به ملک سلیمان یکی شد
۸
کنون روی در چین نیارند ترکان
به هندوستان چون دو خاقان یکی شد
۹
برون شد دوئی از سر ترک وهندو
که هندوستان با خراسان یکی شد
۱۰
به صد مهمانی صلا داد عالم
چوبر خوان شاهی دو مهمان یکی شد
نظرات