امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۱۰۰۴

۱

ز من بشنو، ای دل که خوبان چه چیزند؟

عزیزان قومند و قومی عزیزند

۲

به لعل چو آتش جهانی بسوزند

به تیغ مژه خلق را خون بریزند

۳

کمان ابروانند با تیر غمزه

به خون ریختن همچو شمشیر تیزند

۴

بجز دور چشمانش خود کس ندیده ست

که مستان به هشیار مردم ستیزند

۵

به چشم آهوانند و مردم به صورت

از آن همچو آهو ز مردم گریزند

۶

نشستن بدیشان کجا می توانند؟

کسان کز سر دین و دنیا نخیزند

۷

نیابند یک ذره بی مهر ایشان

اگر خاک خسرو پس از مرگ بیزند

تصاویر و صوت

نظرات