امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۱۰۶۵

۱

حدیث حسن تو زین پس کفایتی برسد

که فتنه ای ز تو در هر ولایتی برسد

۲

شود به فتوی خط تو خون حسن مباح

اگر به روی تو بر گل روایتی برسد

۳

دلت بگفت کسی از ستم نیاید باز

مگر ز غیب مر او را هدایتی برسد

۴

ز بیم با تو حدیثی نمی توانم گفت

که از من و تو به هر کس حکایتی برسد

۵

اگر مرا نرسد با تو راز خود گفتن

ترا، اگر کنی، ای جان، عنایتی برسد

۶

ز آه من به جهان صبح رستخیز دمید

بود که شام غمت را نهایتی برسد

۷

چو غنچه پای به دامان صبح کش، خسرو

ز دوست بو که نسیم عنایتی برسد

تصاویر و صوت

نظرات