
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۱۰۹۳
۱
خوش بود باده گلرنگ در ایام بهار
خاصه در سایه گلهای تر اندام بهار
۲
عاشق زار بهار است نهانی سوسن
لیک از شرم نیارد به زبان نام بهار
۳
بر چمن بود بسی وام بهار از زر و سیم
غنچه بگشاد گره تا بدهد وام بهار
۴
بعد ازین بینی در سایه هر سرو بلند
مجلسی کرده جوانان می آشام بهار
۵
هوشیار اوست به نزد همه اهل معنی
که به مستی گذراند سحر و شام بهار
۶
به غنیمت شمر، ای دوست، اگر یافته ای
روی زیبا و می روشن و ایام بهار
۷
از پی خوردن می با سخنان خسرو
باد می آرد ازان روی تو پیغام بهار
نظرات