امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۱۱۰۳

۱

ای دل، ازین خرابه وحشت کرانه گیر

رو بر فراز کنگر عرش آشیانه گیر

۲

هستی به فقر یار و بهانه مکن که نیست

یابی مگر خلاص ز دهر، این بهانه گیر

۳

سنگ گران خود به ترازوی همت آر

هر دو جهان به وزن دو خشخاش دانه گیر

۴

از کیش پاک سهم سعادت ستان و بس

این جانب دو قوس دوگانی نشانه گیر

۵

گیتی فسانه گیر و خیالی که اندروست

آنجا که راستی ست دروغ و فسانه گیر

۶

رخش زمانه نزد تو، خواهی قرار عمر

گر قوتیت هست، عنان زمانه گیر

۷

در عشق خون دل خور و از شوق ناله کن

آن باده را به زمزمه این ترانه گیر

۸

خسرو، ز نام و ننگ جهان به که وارهی

ناداشت کرد و مست شو و شاخشانه گیر

تصاویر و صوت

نظرات