امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۱۱۲۴

۱

دل ز تن بردی و در جانی هنوز

دردها دادی و درمانی هنوز

۲

آشکارا سینه ام بشکافتی

همچنان در سینه پنهانی هنوز

۳

ملک دل کردی خراب از تیغ کین

واندر این ویرانه سلطانی هنوز

۴

هر دو عالم قیمت خود گفته ای

نرخ بالا کن که ارزانی هنوز

۵

خون کس یارب نگیرد دامنت

گر چه در خون ناپشیمانی هنوز

۶

جور کردی سالها چون کافران

بهر رحمت نامسلمانی هنوز

۷

ما ز گریه چون نمک بگداختیم

تو به خنده شکرستانی هنوز

۸

جان ز بند کالبد آزاد گشت

دل به گیسوی تو زندانی هنوز

۹

پیری و شاهد پرستی ناخوش است

خسروا، تا کی پریشانی هنوز

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
محمد ایلخانی زاده
۱۳۸۹/۰۶/۰۵ - ۱۰:۲۶:۵۴
دل ز تن بردی و در جانی هنوز دردها دادی و درمانی هنوز آشکارا سینه ام بشکافتی همچنان در سینه پنهانی هنوز ملک دل کردی خراب از تیغ ناز واندرین ویرانه سلطانی هنوزهر دو عالم،قیمت خود گفته ای نرخ بالا کن که ارزانی هنوزما ز گریه چون نمک بگداختیم تو ز خنده شکرستانی هنوزجان ز بند کالبد آزاد گشت دل به گیسوی تو زندانی هنوزپیری و شاهد پرستی هم خوشست! خسروا تا کی پریشانی هنوز ؟ امیر خسرو دهلویاین غزل از معروفترین غزلهایی است که از یک شاعر درجه 2 کلاسیک گفته شده و بارها به صوزت آهنگ و ترانه خوانده میشه . البته گویندگان افغان به اون توجه بیشتری دارند. این شعر اگرچه عرفانی هست ولی هوای عاشقانه انسانی اون بیشتر به چشم میخوره
پاسخ: با تشکر، پیشتر تنها این سه بیت درج شده بود:دل ز تن بردی و درجانی هنوزدردها دادی و درمانی هنوزهر دو عالم قیمت خود گفته‌اینرخ بالا کن که ارزانی هنوزملک دل کردی خراب از تیغ و بازاندرین ویرانه سلطانی هنوزکه به استناد نقل جنابعالی، صورت کامل جایگزین شد.
user_image
کسرا
۱۳۹۴/۰۴/۲۱ - ۱۴:۰۹:۲۷
ای عشق بی وفای مندل ز تن بردی و در جانی هنوزدردها دادی و درمانی هنوز
user_image
ارسلان بلوچ
۱۳۹۵/۰۳/۰۳ - ۱۲:۰۳:۲۸
سلام لطفا مصرع اول رو اصلاح کنیدجان ز تن بردی و در جانی هنوز