
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۱۱۴۷
۱
ماییم و شبی و یار در پیش
جام می خوشگوار در پیش
۲
وقت چمن و شکفته باغی
بی زحمت خارخار در پیش
۳
گل آمده و خزان گشته
دی رفته و نوبهار در پیش
۴
من بیهش و مست یار و یارم
نی مست و نه هوشیار در پیش
۵
دستم به لب و نظر به رویش
می بر کف و لاله زار در پیش
۶
رفت آنکه چو غنچه بود یک چند
در بسته و پرده دار در پیش
۷
امروز چو شاخ گل به صد لطف
آمد ز برای یار در پیش
۸
ای دور فلک، اگر ترا هست
وقتی به ازین بیار در پیش
۹
مست حق را که هست با دوست
زین گونه هزار کار در پیش
۱۰
خسرو، می ناب کش که زین پس
نارد فلکت خمار در پیش
تصاویر و صوت

نظرات