امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۱۱۷۲

۱

خلق به هر کار و من برسر سودای خویش

در هوسی هر کسی من به تمنای خویش

۲

گوید همسایه ام هر شبت، این ناله چیست؟

مویه خود می کنم بر تن تنهای خویش

۳

سینه با تاباک و من بنگرم از بیم جان

چند عقوبت کنم بر دل شیدای خویش

۴

من چو نمی بینمت، لطف کن ار گه گهی

من نه همه جای خود بلکه همه جای خویش

۵

حسن فروشی به دل، ناله فروشی به جان

سهل چنین هم مکن قیمت کالای خویش

۶

در دل تنگم همی جز تو نگنجد کسی

کرته ازین به مخواه چست به بالای خویش

۷

پا چو به کویت نهم غیرت کوی ترا

سرمه دیده کنم خاک کف پای خویش

۸

من چو ز اندوه عشق جان نبرم، لیک تو

خال ملامت منه بر رخ زیبای خویش

۹

در حق خسرو فتد، هیچ، که ضایع کنی

رحمت امروز خود از پی فردای خویش

تصاویر و صوت

دیوان کامل امیر خسرو دهلوی، سعید نفیسی، با همت و کوشش م. درویش - تصویر ۳۹۲

نظرات