امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۱۱۹

۱

ماهرویا، به خون من مشتاب

کشتن عاشقان که دید صواب

۲

چشمت، ار خون من بریخت چه شد

ترک با تیغ بود مست و خراب

۳

تا گل از شرم رویت آب شود

یک زمان برفگن ز چهره نقاب

۴

مثل خود در جهان کجا بینی

گه در آیینه بنگری گه در آب

۵

آرزو می کند مرا با تو

گوشه خلوت و شراب و کباب

۶

وین تمناست در سرم همه عمر

زین هوس چشم من نگیرد خواب

۷

وز غم روی شاهدان ما را

تا به کی پند می دهند اصحاب

۸

هر که دعوی کند ز خوبان صبر

نشنود کل مدع کذاب

۹

چه ملامت کنید خسرو را

فاتقوالله یا اولی الالباب

تصاویر و صوت

نظرات