امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۱۲۱۳

۱

دی مست می رفتی، بتا، رو کرده از ما یک طرف

شبدیز را مطلق عنان پیچیده عمدا یک طرف

۲

تا بر رخ زیبای تو افتاده زاهد را نظر

تسبیح زهدش یک طرف، مانده مصلا یک طرف

۳

تیری که دی زد بر دلم، پیداست تا غایت به من

پیکان و کلکش یک طرف، سوفار و پرها یک طرف

۴

در چار حد کوی خود افتاده بینی بنده را

تن یک طرف،جان یک طرف،سریک طرف،پایک طرف

۵

سلطان خوبان می رسدهر سو گروه عاشقان

چاووش شه کو تا کند مشتی گدا را یک طرف

۶

نوشین شراب لعل او شد مجلس ما بی خبر

ساقی صراحی یک طرف، مستان رسوا یک طرف

۷

جان خسرو دل خسته را خون ریختن فرموده است

خلقی به منت یک طرف، آن شوخ تنها یک طرف

تصاویر و صوت

نظرات