
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۱۲۲
۱
ای ترا در دیده من جای خواب
دیده بی خوابم از تو جای آب
۲
شب چو خوابم نیست بهر دیدنت
چند سازم خویش را عمدا به خواب
۳
گل شد از عکس رخت در چشم من
زاتش دل می کشم زان گل گلاب
۴
با خیال زلف و رویت چشم من
نیمه ابرست و نیمی آفتاب
۵
زان لب میگون که هوش از من ببرد
خون همی گریم چو بر آتش کباب
۶
از لبت دارم سؤالی، چون کنم
تنگ می آید دهانت در جواب
۷
مست گشتم بسکه خوردم خون دل
چون نگردم مست با چندین شراب
۸
هست خورشید قیامت روی تو
خط مشکین دفتر یوم الحساب
۹
زان قیامت عالمی در جنت است
بنده خسرو تا قیامت در عذاب
تصاویر و صوت

نظرات
انسیه آرزومندی