
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۱۲۳۶
۱
برون آ اندکی، جانا که بسیار آرزو دارم
وداع عمر نزدیک است و دیدار آرزو دارم
۲
مرا پر خار بادا هر دو دیده، بلکه پر گل هم
اگر بی روی تو هرگز به گلزار آرزو دارم
۳
قیاس روزی خود می شناسم کز گلستانت
همه گل آرزو دارند و من خار آرزو دارم
۴
درت می بوسم و آن بخت کو کاندر دلت گردد
که این بخشش از آن لعل شکر بار آرزو دارم
۵
ز زلفت یک گره بگشا، نه از بهر دلم، لیکن
خلاصی از پی مشتی گرفتار آرزو دارم
۶
اگر شد عقل و دین در کار عشقت، سهل باشد آن
هنوز اندر سر شوریده بسیار آرزو دارم
۷
نصیحت می کنی، ای آشنا، کاسوده شو خسرو
چه پنداری که من این مردن زار آرزو دارم؟
نظرات