امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۱۲۵۶

۱

بدو بودم شبی، افسانه آن شب بگوییدم

وگر میرم به تعظیم سگان او بموییدم

۲

مرا امروز در دار بلا جلوه ست بهر او

سرود جلوه کان در نوحه گویند آن مگوییدم

۳

شهید خنجر عشقم به خون دیده آلوده

به خاکم همچنان پر خون در آرید و مشوییدم

۴

گلی کز خاک من روید، به گوش اهل دل گوید

که من بوی فلان دارم، مبوییدم، مبوییدم

۵

همه جا از شهیدان نور خیزد وز دلم آتش

نشان است این میان کشتگانش، گر بجوییدم

۶

گر از گل گل شود پیدا، ز من خواهد زدن بویش

نبوییدم که از غیرت بسوزم، گر ببوییدم

۷

پس از کشتن که خون آلوده خسپد بر درش، خسرو

از آن بهتر که با عزت به خون دیده شوییدم

تصاویر و صوت

دیوان کامل امیر خسرو دهلوی، سعید نفیسی، با همت و کوشش م. درویش - تصویر ۴۱۱

نظرات