امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۱۲۸۷

۱

به دست باد، کان سو جان فرستم

مرا بویی ست آخر آن فرستم

۲

اگر خود تیر بر جانم گشایی

به استقبال تیرت جان فرستم

۳

به کشتن خون بهایم آنقدر بس

که گویی بهر خون فرمان فرستم

۴

همایی چون تو، وانگه استخوانم

بگو تا بر سگ دربان فرستم

۵

اگر گوید، برنجد از طفیلی

سری در خدمت چوگان فرستم

۶

نماند اندر تنم نقدی که بر شاه

خراجی زین ده ویران فرستم

۷

ز تیزی نظر کش نه به شمشیر

که خسرو را به تو قربان فرستم

تصاویر و صوت

نظرات