امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۱۲۹۴

۱

لبالب کن قدح ساقی که مستم

به می ده جملگی اسباب هستم

۲

مرا کن سرخ رو از جرعه خویش

چه میرانی که پیشت خاک بستم؟

۳

اگر اصحاب عشرت می پرستند

بیا ساقی که من ساقی پرستم

۴

مرا گویند، در مستی چه دیدی؟

که می گویی دل اندر باده بستم

۵

تعالی الله، ازین بهتر چه باشد؟

که از ننگ وجود خود برستم

۶

حد مستی من، ای تیغ، زن، زانک

نه من از می، ز روی خوب مستم

۷

مرا گویی که از کی باز مستی؟

از آن روزی که با خسرو نشستم

تصاویر و صوت

نظرات