
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۱۳۰۲
۱
نه دست رسی به یار دارم
نه طاقت انتظار دارم
۲
هر جور که از تو بر من آید
از گردش روزگار دارم
۳
در دل غم تو کنم خزینه
گر یک دل و گر هزار دارم
۴
این خسته دل چو موی باریک
از زلف تو یادگار دارم
۵
من کانده تو کشیده باشم
اندوه زمانه خار دارم
۶
در آب دو دیده از تو غرقم
و امید لب و کنار دارم
۷
دل بردی و تن زدی، همین بود
من باز بسی شمار دارم
۸
دشنام همی دهد به خسرو
من با دو لب تو کار دارم
تصاویر و صوت

نظرات
جهن یزداد