امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۱۳۱۳

۱

بسیار خواهم از نظر تا روی او یکسو کنم

می خواست چشمم سوی او، از چه دگر سو رو کنم

۲

گر می ندانم کز وفا دور است خوی نازکت

این چشم خون پالای را در چشم آن بدخو کنم

۳

در چار سوی آرزو کاری ست با رویت مرا

رو سوی من کن یک زمان تا کار خود یکسو کنم

۴

پهلو کنم از غم که او بشکست پهلوی مرا

من خود سگم گر فی المثل، شیرم ز غم پهلو کنم

۵

بیماریی دارم نهان زان نرگس جادوی تو

دردم زیادت می شود هر چند می دارو کنم

۶

چون نگذارند زلف تو بویی، به جایش جا کنم

هر جا که زلفت بگذرد، خاک زمین را بو کنم

۷

خسرو همه تن موی شد در آرزوی روی تو

یک مویت از سر کم شود، این را به جای او کنم

تصاویر و صوت

دیوان کامل امیر خسرو دهلوی، سعید نفیسی، با همت و کوشش م. درویش - تصویر ۴۲۹

نظرات