امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۱۳۲۹

۱

گر گذر افتد ترا در کوی جانان، ای نسیم

خدمت من عرضه کن در خدمت یار قدیم

۲

طور هستی را حجاب دیده بینا مساز

تا جواب لن ترانی نشنوی همچون کلیم

۳

سیل اشکم از جنابش کی رود هر جانبی؟

سائلی کی روی بر تابد ز درگاه کریم؟

۴

شد دلم بیمار چشم ناتوان او و هیچ

آن طبیب ما نمی پرسد ز احوال سقیم

۵

گر صبا آرد نسیمی از تو بر خاک رهش

جان بر افشانم روان و منتی دارم عظیم

۶

از درش، زاهد، به باغ جنتم دعوت مکن

سر فرو نارد سگ کویش به جنات نعیم

۷

بس بدیها کرده ام، یا رب، طفیل نیکوان

عفو فرما، هر چه خسرو کرد از لطف عمیم

تصاویر و صوت

نظرات