امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۱۳۳

۱

آبادتر آن سینه که از عشق خراب است

آزادی آن دل که در آن زلف تاب است

۲

کو غمزده ای تا کند از ناله من رقص

کاین نامه من زمزمه چنگ و رباب است

۳

جستم به سؤال آب حیاتی ز لب دوست

او بر شکنان گشت ز من کاین چه جواب است

۴

ای آنکه به فردوس نبینی به لطافت

من دانم و کز تو بر این دل چه عذاب است

۵

در پیش دل خویش هر افسانه که گفتم

گفتنی که فسونی ز پی بستن خواب است

۶

وان سبلت زاهد که به تسبیح بریدی

زانست که امروز مگس ران شراب است

۷

گر لعن تو احیا کندم، دیر شد این دیر

ز آمد شد سلطان خیال تو خراب است

۸

ده پاره مکن از پی نقل غم خود را

کاخر دل مسکین من است، این نه کباب است

۹

خسرو که غریق است به تسلیم که ما را

کشتی نه و مقصود بر آن جانب آب است

تصاویر و صوت

دیوان کامل امیر خسرو دهلوی، سعید نفیسی، با همت و کوشش م. درویش - تصویر ۷۹

نظرات