
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۱۳۵۱
۱
ما به کوی تو سگانیم و به راه تو خسیم
این که پیش تو پس است، از همه رو نیز پسیم
۲
بهر یک سجده به راه تو سراسر عشقیم
بهر یک بوسه به پای تو لبالب هوسیم
۳
دیگران را چه کنی گرد رخ خویش سپند
کز پی سوختنی هم من و دل هر دو بسیم
۴
گر نوازند رقیبان تو ما را، خاکیم
ور بسوزند، بسوزیم که خاشاک و خسیم
۵
ما که باشیم که ما را سگ خود نام نهی؟
این سخن با دگری گوی که ما هیچ کسیم!
۶
در میان هیچ نه و خشک زبانی به دهان
عالمی کرده پر آواز تو گویی جرسیم
۷
عذر تقصیر نخواهیم که از خدمت رفت
گر خدا خواسته باشد که به خدمت برسیم
۸
به یکی جرعه می باز خر از خود ما را
که به بازار فنا در گرو یک نفسیم
۹
تو همایی به کرم سایه فکن بر خسرو
که ز ناچیزی چون سایه پر مگسیم
تصاویر و صوت

نظرات