امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۱۳۹۶

۱

هر دم گذر به کوی و سرایی که ما کنیم

هویی فتد ز ناله و وایی که ما کنیم

۲

با ما دل آنچه کرد کنیمش اگر کباب

هستش هنوز سهل سزایی که ما کنیم

۳

روز از کجا گواهی شبهای ما کند؟

چون صبح کافری ست، گوایی که ما کنیم

۴

ای پندگو، مگو که «دعا کن ز بهر صبر»

تعویذ شاهد است دعایی که ما کنیم

۵

با همچو تو حریف که جان می برد به لاغ

خود را زنیم تیر دعایی که ما کنیم

۶

بربت بر، ای فرشته، که در خورد کعبه نیست

گاه نماز رسم و ریایی که ما کنیم

۷

لاف وفا زنیم و بنالیم از جفات

سگ به بسی بود ز وفایی که ما کنیم

۸

بر مشتری خرام که ارزی هزار مهر

جانی و دیده ایست بهایی که ما کنیم

۹

خسرو ز عشق بی سرو پا باشد، چنین بود

احوال خویش را سر و پایی که ما کنیم

تصاویر و صوت

نظرات