امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۱۴۰۹

۱

هر شب فتاده بر در تو خاک در خورم

یک شب مگر ز بام تو سنگی دگر خورم

۲

جایی که تو کمان کشی، ای نخل فتنه بار

پیکان آب داده چو خرمای تر خورم

۳

روزی که بینمت ز پی دیدن دگر

شب تا به روز حسرت روز دگر خورم

۴

گر تو خوشی که برگ مرادی نباشدم

از شاخ عمر خویش مبادا که برخورم

۵

مستم کند ز شوق بسان شراب تلخ

خونابه غمت که چو شیر و شکر خورم

۶

سیری هنوز نیست لب خون گرفته را

چندی که من همی ز فراقت جگر خورم

۷

کمتر کرشمه کن که کشنده ست این شراب

بیچاره خسرو، ار قدری بیشتر خورم

تصاویر و صوت

دیوان کامل امیر خسرو دهلوی، سعید نفیسی، با همت و کوشش م. درویش - تصویر ۴۶۱

نظرات