امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۱۴۴۶

۱

به جان رسیدم و از دل خبر نمی یابم

وز آن که نیز دلم برد اثر نمی یابم

۲

از این دو دیده بی خواب شب شناس شدم

ولی قیاس شب هجر در نمی یابم

۳

بهار آمد و گلها شکفت، لیک چه سود؟

که بوی تو ز نسیم سحر نمی یابم

۴

کجا روم که به هر انجمن حکایت تست

به شهر هیچ بلا زین بتر نمی یابم

۵

تو، ای عزیز، که با یوسفی، غنیمت دان

که من ز گم شده خود خبر نمی یابم

۶

بکشتی ار چه چو من صد هزار پیش، هنوز

بیا که من چو تو یاری دگر نمی یابم

۷

نوای خسرو مسکین خوش است بلبل وار

ولی دریغ که از باغ بر نمی یابم

تصاویر و صوت

دیوان کامل امیر خسرو دهلوی، سعید نفیسی، با همت و کوشش م. درویش - تصویر ۴۷۳

نظرات