
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۱۴۷۳
۱
رویت، ای نازنین، که می بینم
جان ستاند، چنین که می بینم
۲
گفتی «از رویم آرزوی تو چیست؟»
آرزویم همین که می بینم
۳
دیدنت مردنی ست هر روزم
نزیم من چنین که می بینم
۴
نتوان رنج عشق او بشنید
من بیچاره بین که می بینم
۵
بهر روی تو دوست می دارم
هر گل و یاسمین که می بینم
۶
لب نمودی، ببخش چاشتیی
هم از آن انگبین که می بینم
۷
یا خود از بهر جان خسرو راست
این همه خشم و کین که می بینم
تصاویر و صوت


نظرات