امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۱۵۱۳

۱

وصیت می کنم، گر بشنود ابرو کمان من

پس از مردن نشان تیر سازد استخوان من

۲

زبان اوست ترکی گوی و من ترکی نمی دانم

چه خوش بودی، اگر بودی زبانش در دهان من

۳

به شکر نسبت لعل لب جان پرورش کردم

برون کن از پس سر، گر غلط کردم، زبان من

۴

اگر با ما سخن گویی ز روی مرحمت، می گو

منم فرهاد سرگردان، تویی شیرین زبان من

۵

چنان از عشق می سوزد تنم در زیر پیراهن

که از بیرون پیراهن نماید استخوان من

۶

مراد خسرو بیدل بر آر و یک زمان بنشین

که رحمی بر دلت آید ز فریاد و فغان من

تصاویر و صوت

دیوان کامل امیر خسرو دهلوی، سعید نفیسی، با همت و کوشش م. درویش - تصویر ۴۸۷

نظرات

user_image
عباس پالاش
۱۳۹۶/۱۲/۱۴ - ۰۰:۳۵:۴۷
زبان اوست ترکی گوی و من ترکی نمی‌دانمچه خویش بودی اگربودی زبانش در دهان منمصرع دوم بیت دوم این‌گونه باید باشدچه خوبش بودی ار بودی زبانش در دهان منتا هم معنا و هم وزن درست باشد
user_image
سروش
۱۳۹۷/۱۱/۲۲ - ۰۱:۳۵:۳۹
من مصرع نخست بیت دوم ر این‌جوری شنیده بودم؛زبان یار من ترکی و من ترکی نمی‌دانم.
user_image
ایمان
۱۳۹۹/۰۲/۰۹ - ۱۱:۳۵:۱۸
زبان آن پسر ترکی و من ترکی نمی دانم
user_image
محمد طاها کوشان mkushantaha@yahoo.com
۱۴۰۱/۰۲/۳۰ - ۱۸:۲۹:۱۶
چرا هر کاتبی نظربه درک و دریافت خودش ابیات اشعار بزرگان را دستکاری می نمایند؟ زبان یار من ترکی و من ترکی نمی دانم  دعا میکنم که ایکاش زبانش در دهانم گرفته  و شهد آنرا بمکم