امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۱۵۲۵

۱

نه بی یادت برآید یک دم از من

نه بی رویت جدا گردد غم از من

۲

بزن بر جانم آن زخمی که دانی

به شرط آن که گویی «مرهم از من »

۳

دلم را خون تو می ریزی و ترسم

که خواهی خون بهای دل هم از من

۴

مرا از هر که دیدی پیش کشتی

مگر کس را نمی بینی کم از من

۵

اگر آهی برآرم از دل تنگ

به تنگ آیند خلق عالم از من

۶

کجا کارم به عالم راست گردد؟

که برگشتی چو زلف پر خم از من

تصاویر و صوت

دیوان کامل امیر خسرو دهلوی، سعید نفیسی، با همت و کوشش م. درویش - تصویر ۴۹۴

نظرات

user_image
AλI
۱۴۰۰/۰۱/۲۵ - ۱۲:۴۵:۴۴
عیناً همین شعر با نام اوحدی نیز وجود دارد (اوحدی - غزل 638)لطفاً دیتابیس را اصلاح کنید یا مشخص کنید شعر اصلی متعلق به کدام است