
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۱۵۵
۱
من و شب زندگانی من اینست
دل و غم شادمانی من اینست
۲
همه شب خون دل نوشم به یادش
شراب ارغوانی من اینست
۳
همی نالم به شب بیداری هجر
سرود میهمانی من اینست
۴
من و کنج غم و شبهای تاریک
طرب جای نهانی من اینست
۵
ببندد چشم من بر من خیالش
که شبها یار جانی من اینست
۶
نباید کاید از تنگی من تنگ
برین دل بدگمانی من اینست
۷
ز عشقش گاه میرم، گه زیم باز
طریق زندگانی من اینست
۸
رها کن تا بمیرم زیر پایت
که عمر جاودانی من اینست
۹
بس ست این قیمت خسرو که گویی
غلام رایگانی من اینست
نظرات