امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۱۵۵۹

۱

جان من از بیدلان، آخر گهی یادی بکن

ور به انصافی نمی ارزیم، بیدادی مکن

۲

شادمانیهاست از حسن و جوانی در دلت

شکر آن را یک نظر در حال ناشادی بکن

۳

هر شبی ماییم و تنهایی و زندان و فراق

گر توانی از فرامش گشتگان یادی بکن

۴

گر به دولت خانه وصلم نخوانی، ای پسر

باری اینجا آی و سر در محنت آبادی بکن

۵

امشب این هجران عاشق کش نخواهد کشتنم

ای مؤذن، گر نمردی، بانگ و فریادی بکن

۶

خاک کویت کردم اندر چشم تو زین آب و گل

هم درین خانه ز بهر خویش بنیادی بکن

۷

اشک خسرو را نهان در کوی خود راهی بده

جوی شیرین را روان از خون فرهادی بکن

تصاویر و صوت

دیوان کامل امیر خسرو دهلوی، سعید نفیسی، با همت و کوشش م. درویش - تصویر ۵۰۲

نظرات

user_image
عمر شیردل
۱۳۹۶/۱۰/۰۸ - ۱۲:۱۳:۵۲
بیت سوم ، مصرع اول ، "زندان و فراق" به "زندان فراق" تصحیح شود.