امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۱۵۸۰

۱

ای دیده، بیش در رخ جانان نظر مکن

ور می کنی بر آن بت بیدادگر مکن

۲

ای دل، نماند طاقت آنم که بشنوم

با من همه بکن، سخن آن پسر مکن

۳

می رفت و من به خاک نهاده سر عزیز

در وی ندید، یارب از این خوارتر مکن

۴

جان خواهدم برآمدن، ای باد، زینهار

از زیر موی زلف پریشان وتر مکن

۵

گفتم «نماند خواب و خورم در غم تو» گفت

«آخر نه عاشقی، سخن خواب و خور مکن »

۶

ای شهسوار، شکل تو ما را خراب کرد

یک مردمی بکن که از اینسو گذر مکن

۷

ای ماه نو، ز حلقه به گوشان بندگیت

ما بنده ایم، حلقه در آن گوش در مکن

۸

خسرو بر آستان تو افتاد و خاک شد

خواهی در او نظر کن و خواهی نظر مکن

تصاویر و صوت

دیوان کامل امیر خسرو دهلوی، سعید نفیسی، با همت و کوشش م. درویش - تصویر ۵۱۳

نظرات