
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۱۶۰۲
۱
روی ترش کرده به یاران مبین
سرکه فروشی مکن، ای انگبین
۲
چاه مزن زیر لب چون سمن
رخنه مکن در شکم یاسمین
۳
روی زمین را تویی آب حیات
تشنه ز تو هر که به روی زمین
۴
زلف که شد طوق گلوی تو، کرد
سلسله در گردن ماء معین
۵
بی گنهی چشم ز ما برمگیر
بی سببی چهره ز ما در مچین
۶
لیک از آن چشم کمین می کنی
دیده بد نیز ببین در کمین
۷
پای برین دیده پر خون منه
بیهده در خون و دلم در مشین
۸
ای که ز روی تو جهان روشن است
آه من سوخته را هم ببین
۹
خسرو آخر چو سگ از خود مران
چند چو رو به کنیم پوستین
تصاویر و صوت

نظرات