
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۱۶۰۳
۱
ای سمن نامه وفا بستان
نسخه زان روی دلربا بستان
۲
وی بنفشه ز رشک طره تو
کوژپشتی بر او عصا بستان
۳
خاک او توتیا شد، ای نرگس
دیده بفروش و توتیا بستان
۴
گر توانی بدو رسانیدن
یک سلام از من، ای صبا، بستان
۵
پس بگو کز دو چشم فتنه پر است
بده انصاف ما و یا بستان
۶
روی چون ماه را به چرخ نمای
هفت آیینه رو نما بستان
۷
به غلامی بخر مرا از من
وز دو چشم خودش بها بستان
۸
پس به چشم خیال خود بفروش
لیکن از چشم خود رضا بستان
۹
دل ببردی و جان همی خواهی
گر بخواهی ستد، بیا بستان
۱۰
زر چه جویی، ببین رخ زردم
وز غم خویش کیمیا بستان
۱۱
نامه ما اگر نمی خوانی
قصه باری ز دست ما بستان
۱۲
داد خسرو ز دست قصه هجر
از برای خدای را بستان
نظرات