
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۱۶۰۶
۱
دل شکیبا نمی توان کردن
و آشکارا نمی توان کردن
۲
سوخت جانم درون تن، چه کنم؟
پرده بالا نمی توان کردن
۳
گفتی «اندر دل تو پنهان کیست؟»
آه پیدا نمی توان کردن
۴
گر چه گویند، هر چه زیبا نیست
ترک زیبا نمی توان کردن
۵
بخت بد به نگردد از کوشش
خار خرما نمی توان کردن
۶
صبر گویند «خسروا، دانی؟»
دانم، اما نمی توان کردن
تصاویر و صوت

نظرات