امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۱۶۲۴

۱

آستان یار و آن گه خون من

شاد باش، ای طالع میمون من

۲

باده خواهی خورد، روشن شد مزاج

چون چنین شد بار اول خون من

۳

بوالعجب کاری ست، من مشغول جان

وان رقیبت در چرا و چون من

۴

کاری افتاده ست با شبها مرا

تو بخسپ، ای بخت دیگرگون من

۵

کشتی و بازم رهایی شد ز هجر

دیر زی درد درون افزون من

۶

خون دل از دامن، ای دیده، مشوی

یادگارست این ازان مجنون من

۷

شعر خسرو مایه دیوانگیست

تا نیاموزد کسی افسون من

تصاویر و صوت

نظرات