
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۱۶۳۳
۱
چون همی دانی که تن چون جان نهان خواهد شدن
تن چو جان جاوید کن کز کوشش آن خواهد شدن
۲
ز آسمان خضروش چون چشمه عمر آمده ست
کین حیات از بیشتر هم بر کران خواهد شدن
۳
بهر چه گردد، گر انبار اندرین راه دراز
کاروانی کان به سوی آن جهان خواهد شدن
۴
این بلندیهای صورت خواستن از بهر چیست؟
چون زمین است آدمی پی آسمان خواهد شدن
۵
کوش در لعبی که از ماتت به قایم ره برد
چون سراسر مهره هایت رایگان خواهد شدن
۶
تا کی آرایش کنی، گاه از در و گاه از گهر
در نگین دانی که آخر خاکدان خواهد شدن
۷
پیش ازان طعمه مکن پیش سگان حرص و آز
قالبی کاندر نهایت استخوان خواهد شدن
۸
حق صحبت را غنیمت دار با هم صحبتان
چون همی دانی جدایی در میان خواهد شدن
۹
نکته خسرو گران دری ست، ور خوش نآیدت
تو مکن در گوش، گوش تو گران خواهد شدن
نظرات