امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۱۶۵

۱

دلم زو شب حدیث ناز می گفت

همی گفت آن حدیث و باز می گفت

۲

نمی آمد مرا خواب از غم دوست

ز هجران سرگذشتی باز می گفت

۳

خیال غمزه از پیکان دلدوز

پیام ترک تیرانداز می گفت

۴

نهان می مردم و می زیستم باز

که جان با من سخن زان ناز می گفت

۵

مرا می کشت یاد آن که روزی

به غمزه با من آن بت راز می گفت

۶

خوش آن مرغی که می آمد از آن باغ

کبوتر را سلام باز می گفت

۷

دل من مست بود و قصه دوست

گهی زانجام و گه ز آغاز می گفت

۸

ز زلفش عقل می نالید با چشم

جفای دزد با غماز می گفت

۹

چو چنگ غم زده در گریه خسرو

سرود عاشقان با ساز می گفت

تصاویر و صوت

خمسه امیرخسرو دهلوی (شیرین و خسرو، مطلع الانوار، هشت بهشت، مجنون و لیلی، آئینه اسکندری) از روی نسخه‌های چاپ انستیتوی خاورشناسی شوروی - امیرخسرو دهلوی - تصویر ۳۲۰
دیوان کامل امیر خسرو دهلوی، سعید نفیسی، با همت و کوشش م. درویش - تصویر ۳۲

نظرات