امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۱۶۶۴

۱

باز به خون خلق شد چشم جفانمای تو

عمر اگر وفا کند جان من و جفای تو

۲

نیست امید کز توام یک گل بخت بشگفد

عمر به باد می دهم بیهده در هوای تو

۳

گریه و آه سرد من گر بر بایدت کسی

تا نروی ز جای خود، ای دل و دیده، جای تو

۴

وقتی اگر ز جان من ناوک تو خطا شود

تن به قصاص در دهم معذرت خطای تو

۵

من که ز دولت غمت خون دو دیده می خورم

هست حرام خوارگی گر نکنم دعای تو

۶

باد بر آستان تو خاک شده وجود من

تا به طفیل آستان بو که رسم به پای تو

۷

بر زمی آخرت گهی بوده بود خرامشی

حیف بود به چشم من خاک در سرای تو

۸

از حسد خیال تو با دل خود به غیرتم

گلخنیی چرا کشد هولج کبریای تو

۹

گوش به خسرو آر شب تا که ببینی از کجا

نغمه شوق می زند بلبل خوشنوای تو

تصاویر و صوت

دیوان کامل امیر خسرو دهلوی، سعید نفیسی، با همت و کوشش م. درویش - تصویر ۵۲۸

نظرات