امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۱۶۷۰

۱

پر زخم است و شکست زلف گرانبار تو

زانکه هزاران دل است بسته هر بار تو

۲

خط که بر آن لب کشید از سر کلک قضا

نقش فنا زد رقم بر لب خونخوار تو

۳

زنده به کویش نماند، وه که چه مردم کش است

همچو طبیبان خام نرگس بیمار تو

۴

فاتحه خوان است خلق سوی سرایش که هست

خاک شهیدان عشق کهگل دیوار تو

۵

هر که زبان می کشید از پی تو سوی من

همچو من بی زبان گشت گرفتار تو

۶

ای سر خسرو ترا مژده که هر بامداد

فتنه به قصابیست بر سر بازار تو

تصاویر و صوت

دیوان کامل امیر خسرو دهلوی، سعید نفیسی، با همت و کوشش م. درویش - تصویر ۵۲۸

نظرات