
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۱۶۷۲
۱
گر نه کمند بلاست بر دل عشاق تو
بهر چه نازی کند زلف تو بر ساق تو
۲
تو که به غلتاق تنگ چست در آمد تنت
پرده دل را درید رشک بغلتاق تو
۳
بو که بیاید ز تو شستن نعل سمند
پای بزرگان گرفت گریه عشاق تو
۴
گریه کنم تا مگر ز ابرو اشارت کنی
لیک ز باران من غم نخورد طاق تو
۵
پیش تو مردن مرا چون نگذارد رقیب
بهر چه باری زید خسرو مشتاق تو
تصاویر و صوت

نظرات