امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۱۶۷۶

۱

هر جا که لب به خنده گشاید دهان تو

خونابه ایست از لب چون ناردان تو

۲

ای بس عنان که بر سر کوی تو شد ز دست

کز راه جور باز نتابد عنان تو

۳

شد خانمان صبر همه غارت و خراب

از ترکتاز غمزه نامهربان تو

۴

از خوی بد چه ظلم که بر ما نمی کنی

آخر چه کرده ام من مسکین از آن تو

۵

عشق تو بس که بر دل خسرو زده ست زخم

گره است امید زیستنم هم به جان تو

تصاویر و صوت

دیوان کامل امیر خسرو دهلوی، سعید نفیسی، با همت و کوشش م. درویش - تصویر ۳۲

نظرات