
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۱۷۱۴
۱
ای آرزوی دل شکسته
ما در دل تو شکسته بسته
۲
بس دل که به دولت فراقت
از ننگ حیات باز رسته
۳
مجروح لبت بسی ست، کس دید
یک خرما را هزار هسته
۴
دل کوفته من چو آهن سرد
زان گونه که صد شرار جسته
۵
سروت چو برای جان ما خاست
برخاسته و به جان نشسته
۶
اندوه من ار نهند بر کوه
که را بینی کمر شکسته
۷
بر خسرو غمزه ای تمام است
شمشیر چرا زنی دو دسته؟
تصاویر و صوت

نظرات